وضو- جمعیت - انتظار- گرما- حرم - بوی گلاب – باب الرضا  - اذن دخول – سلام – صدای دلنشین اذان – نماز در حرم غریب القربا و یاد یاران

سلام

ببخشید که این قدر دیر سر زدم. حالم خوب نبود. دلم می خواست بیشتر اونجا بمونم.....بی خیال الان خوشحالم که دوباره با شما صحبت می کنم. ان شا الله که هر چه زود تر نصیب شما بشه.

دلم می خواست خاطرش را بنویسم ولی واقعیت اینکه اصلا نمی دونم چه جوری شروع کنم. همه چیز اونجا برام خاطره بود.

جمعیت شلوغ امسال، گرماااااااااا، بوی گلاب حرم، باب الرضا(هر سال از باب الجواد وارد حرم می شدیم.)....حتی هتل نخلستان توی کوچه امام رضای 18 و اتاق 105مون.

حتی همسفرهامون اساتید بسیج و لیدرمون....

حتی رستوران و گارسون هاش. دلم می خواست ازشون تشکر کنم ولی نتونستم. می خواستم بهشون بگم سرویس دهیتون بهترین سرویس دهی بود که توی این چند سال توی هتل ها دیدم.

حتی قطار پردیس رفت برگشتمون. توی راه برگشت سوختن تهویه هوای کوپه شماره 5 و یک ساعت تاخیرمون.

الان پنجشنبه هست. هفته قبل همچین موقعی توی داشتیم آماده می شدیم که بریم حرم....

 بد جوری دلم می خواد برم مشهد و تا هر وقت دلم می خواد اونجا بمونم....

..................................................................

بازم شرمنده که دیر سر زدم.

عیدتون هم مبارک